در حدود سال 1255 هجری شمسی در یکی از محلههای قدیمی جلفای اصفهان به نام محلهی سنگتراشها، در کوچهی گازاندران، درخانوادهی معروف و هنرمند آبکاریان، کودکی به دنیا آمد که دنیای تارسازی سنتی ایران را دگرگون ساخت. استاد یحیی سازنده آلات موسیقی بود. تار میساخت و برای ساخت تارهایش دقت و حوصله بسیار به خرج میداد.
مثل هر موضوع فوقالعاده که در گذشته اتفاق افتاده، یحیی و تارهایش تبدیل به اسطوره شدند و مردم درباره آن داستانپردازی کردند. من دوست دارم وقتی از دریچه مدریت برند به موضوع نگاه میکنم این داستان را باور کنم:
افسانهی تار یحیی
یحیی در طول یک سال فقط دوازده تار میساخت و وقتی تارها آماده میشد، چیرهدستترین نوازندههای تار در ایران را به میهمانی نهار در منزل خودش دعوت میکرد. تارهای یکبهیک در دست استادان صاحبنام به گردش در میآمد و نواخته میشد. پس از نواخته شدن تمامی آنها، با رأی همهی اساتید، فقط یکی از آنها به عنوان بهترین ساز با بهترین صدا انتخاب میشد. یازده تار دیگر در همان لحظه به تنور پرتاب میشد و میسوخت و آن تار که بهترین بود، نام «یحیی» را بر خود حک شده میدید.
تارهای استاد یحیی به علت مرغوبیت خریداران فراوانی داشت. به همین دلیل کار او را تقلید میکردند و به نام او میفروختند. همین موضوع استاد را واداشت تا نخستین بار برای نشان دادن اصالت کارش مهری بسازد.
استاد مهر بیضی شکل کوچکی با اسم یحیی ساخت و آن را درون کاسهی ساز چسباند اما پس از چندی طبق روال گذشته مجدداً تارهایی تقلبی به نام او ساختند. لذا استاد تصمیم گرفت مهری دایره شکل با تاریخ بر روی دستهی تار بچسباند.
در نهایت، استاد مهر سومی تهیه کرد که تاریخ و محل ساخت تار را نشان میداد. آن را به صورت مخفی در زیر سیمگیر بر روی کاغذی میزد و سپس، زیر استخوان سرپنجه میچسباند.
اگر تاری این سه مهر را داشته باشد، خصوصاً مهر زیر استخوان سرپنجه را، محققا ساخته یحیی است. بعدها، این کار در بین سازندگان ساز رواج پیدا کرد.
اکنون «تار یحیی» بهعنوان یکی از گرانقیمتترین سازهای سنتی ایران بهشمار میرود، در موزهها نگهداری میشود و به قیمتهای بسیار سرسامآور خرید وُ فروش میشود.
آیا در همه دورانهای گذشته و روزگار معاصر ما، هیچ کس، هیچ سازی بهتر و خوش صداتر از «تار یحیی» نساخته است؟
چرا «تار یحیی» در میان این همه تار و سازندهی تار در ذهن ما حک شده و ماندگار شده و قابلیت استناد دارد؟