ی تحصیل
کبری و تصمیم قدیمیاش برای ادامهی تحصیل
درس «تصمیم کبری» را در ابتدایی به یاد دارید؟
او کتاباش را زیر درخت حیاط جا گذاشت، او آموزش را جا گذاشته بود و بهدنبال بازیگوشی رفته بود. اما بهزودی متوجه اشتباهاش شد و تصمیم گرفت هرگز کتاباش را جانگذارد.
کبری آنقدر در این تصمیماش راسخ بود که بعدها هم با جدیت آن را ادامه داد.
او حتی در پاسخ به روند معمول زندگی، مثل ازدواج هم با صراحت اعلام کرد که فقط قصد ادامهی تحصیل دارد.
او هیچ چیزی از زندگی یاد نگرفت و با مراقبت از کتابهای درسیاش، نصف عمرش را در دانشگاه گذارند.
او در تمام این مدت، مداوما آموزش میدید، آموزش میدید و آموزش میدید.
کبری و شک او در تصمیم کبری
روزی رسید که کتاب کبری از او خسته شد و با کبری خداحافظی کرد.
آن روز، روز خیلی سختی بود و کبری برای اولین بار فرصت پیدا کرد که به خودش و زندگیاش فکر کند.
او متوجه شده که در تمام این مدت تمام آموزشهایی که قرار بود او را برای بهتر زندگی کردن آماده کنند، بهاندازهای وقت او را گرفتهاند که او اصلاً نتوانسته به زندگی فکر کند.
واقعیت آن است که او اصلاً فرصت نکرده بود فکر کند، نه به زندگی و نه به هیچ چیز دیگری.
او در حال جمعآوری و انبارداری چیزهایی بوده که دیگران قبل از او فکر کرده بودند.
تصمیم جدید کبری برای دنیای آینده
کبریِ دنیایی پیشِ رو داشت و تصمیمی که قبلاً گرفته بود، نتوانست کمکی برای مواجهه با این دنیا به او بکند.
او چشم باز کرده بود و دنیایی را میدید که بهاندازهای تغییر کرده بود که بهکلی با آموزشهایی که دیده بود تفاوت داشت.
کبری آشفته بود و در این پریشانی شروع کرد بهفکر کردن.
او متوجه شد که برای قدم درست برداشتن، باید یاد بگیرد که در چه دنیایی زندگی میکند.
برای موفق بودن در این دنیا، باید چه چیزهایی بلد باشد و چگونه رفتار کند؟
نکتهی مهم، همین تفاوت اساسی بین «یادگرفتن» و «آموزش» بود.
آموزش دیدن یا یاد گرفتن؟ مساله این است
در آموزشی که جنبه عمومی دارد، تعدادی از افراد در یک مجموعههای عریضوُطویل مینشینند و بهنام دفتر برنامهریزی درسی، تصمیم میگیرند که در این فرآیند انبارداری رایج، کدام موضوعات؟ در قالب چه درسهایی؟ برای ذخیرهسازی در ذهن دانشآموزان و دانشجویان مناسب است. همانها را بهصورت کتاب درسی تدوین میکنند و به مدارس جهت آموزش رسمی ارسال میکنند.
اما دنیا با سرعت قابلتوجهی در حال تغییر است. این تغییر آنقدر سریع است، که فرآیند کُند آن دستگاه عریضوُطویل نمیتواند با مقتضیات آن هماهنگ شود.
تا فرآیند بخواهد به خود بجنبد و نیازهای تازه را برآورده کند، اصل وُ فرع آن نیازها عوض شده است.
بنابراین افراد خودشان دستبهکار شدهاند و برای هر نیازی مشغول یادگیری میشوند. نکتهی ظریفاش همین است، یعنی بهجای آنکه آموزش سراغ فرد به یاد، فرد در یک تلاش پویا و دائمی برای جستوُجوی دانش و بهبود مهارتهای خود بهسراغ یادگیری میرود.
اگر اینطور به موضوع نگاه کنیم، موضوع حساسیت به هوش و حافظه که «نظام آموزشی» برای دریافت و ذخیره اطلاعات داده شده، خیلی روی آن تاکید میکرد، کمرنگتر شد.
چون یادگیری فرآیندیست که هر کس با توانایی شخصیاش که مورد قضاوت نیست و نیازهایی که مربوط به زندگی خودش میشود، میتواند با تمرین وُ تکرار، به جستوُجو و جذب دانش وُ مهارتهای مورد نیازش بپردازد.
در حالی که آموزش رسمی هر دوره، در مقابل این حالت یک گام عقب میماند.
درس جدید؛ کبری امروز چه میکند؟
کبری آموخته است که به شکل خودآموز با این دنیا تازه و نیازهای آن ارتباط برقرار کند. او فهمیده است که با نیازهایی دنیا نوینی که باید در آن کار و زندگی کند، برنامهی صحیح یادگیری داشته باشد و فقط بهدنبال چیزهایی که واقعاً به دردش میخورد، برود.
نکتهی بسیار مهمی که در این میان باید فراموش نشود، این است که یادگیری، مثل آموزش یک فعالیت کوتاهمدت نیست، بلکه یک فرآیند بیپایان است.
اوضاع آینده، مثل گذشته نیست که ما به صورت دانشآموز وارد تونل آموزش بشویم و در یک جای مشخص، بهصورت کارشناس یا دکتر در یک نقطهی مشخص پایانی از تونل خارج شویم.
یادگیری جادهی بیپایانی است که از قلب زندگی واقعی میگذرد.
با هر گام تازهای که در زندگی برمیداریم، تحولات تازه، نیازهای تازهای بر دانستن خلق میکند که براساس آن، ما باید بهدنبال یادگیری برویم. در این نگرش، باید بخشی از وجود ما بهصورت پیوسته به این وظیفهی مهم اختصاص پیدا کند.
کبری تصمیم تازهای گرفته است. او تصمیم گرفته که با شرایط تازهی زندگی، برای موفقیت در دنیای آینده، در مسیر یادگیری مادامالعمر گام بردارد.